محل تبلیغات شما

شامگاه در ساحل رود نیل کفتاری به تمساحی برخورد و به هم سلام کردند.
کفتار گفت :حال و روزت چه طور هست آقا؟
تمساح گفت: وضعم خراب است. گاهی از شدت درد و رنج گریه می کنم و بعد همه می گویند: این ها اشک تمساح است. این بیش تر از هر چیزی ناراحتم می کند.
کفتار گفت: از درد و رنج خودت می گویی اما یک لحظه هم به من فکر کن. من زیبایی ها و شگفتی ها و معجزه های دنیا را می بینم و از شدت شادی مثل روز می خندم. و بعد همه ای اهل جنگل می گویند: این خنده ی کفتار است.

جبران خلیل جبران

 

عضو گیری وبلاگ نویس

تنظیمات اینترنت ای.دی.اس.ال و استفاده بی‌سیم از آن

لبخند دخترک به عکاسی خدا

ها ,کفتار ,درد ,گویند ,خنده ,جبران ,ها و ,و رنج ,درد و ,و بعد ,می گویند

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

علوم تجربی ( مطالب علمی) فروشگاه ساعت زنانه مد روز Patricia's style tracdisogest عالمان علم اطلاعات (مرکز قم) partpotcimus ♥دنیای داستان ها♥ taldemawech فروشگاه دانشجویی وبلاگ اطلاع رسانی گروه آنی سون